من و هزار تو

شعر ، شعر و ...

من و هزار تو

شعر ، شعر و ...

پنجره ها

اندیشه های گس

            خرمالوهای کال

در انبوهی خالی

این پنجره ها می پیچد

وز وز این ساعت پیر

عمق سکوت را می شکند

مرد لمیده بر صندلی

                  لرزان خویش

همچو تخته سنگ های عظیم

بادهای شمال،

                  موج های بی امان

خلسه موهوم

جدول های تو در تو

را

به انتظار نشسته است
نظرات 1 + ارسال نظر
باران یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:07 ق.ظ

پنجره همواره نمادی برای عینیت دادن به اندیشه هاست!!و اندیشه ها مجالی برای ساختن زندگی..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد