من و هزار تو

شعر ، شعر و ...

من و هزار تو

شعر ، شعر و ...

خوابهای مغشوش

 


حرفهایمان
در فضای آکنده از بوی یاس پنجره
گم شد
بغض جولان می دهد
در حنجره انگشتان خسته ام
خوابهای مشغوشم را
به تعبیری
در ژرفای رود می سپارم

نظرات 4 + ارسال نظر
دوست یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:23 ق.ظ http://bazaryabi-2.blogfa.com

سلام دوست عزیز
سایت فرهنگی ایران بین به عنوان تنها راه قانونی کسب درامد اینترنتی در ایران افتخار آنرا دارد که اصول سیستم شبکه ای خود را مطابق با مصوبه قانون مجلس شورای اسلامی در مورد تجارت الکترونیک و نتورک مارکتینگ در ایران همسو نماید.

شما میتوانید بدون پرداخت هزینه عضویت و با ثبت نام(کاملا" رایگان) و به میزان فعالیت خود درامدی از 2 تا بیش از 500 هزار تومان در روز رو بدست آورید.

برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ بروید...

دوست یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:39 ب.ظ

خوابهای مغشوش در پنجره همیشه باز تعبیری سبز خواهد داشت ...رود همیشه خستگی ها را می برد...

سپیده دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:41 ب.ظ

پنجره را بگشا ....به عطر یاس دل بسپار و بغض را به رود بسپار ...او ان را میبرد ....او می داند بغضها را به کجا ببرد!!...و حال لحظه ای درنگ !!...نه بغضی است !و نه خوابی مغشوش !!!....
پنجره را بگشا ...

همایون یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:58 ب.ظ http://andisheno.persianblog.com

سلام .عیدت مبارک . کار قشنگی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد